دکتر راجر اسکروتن فیلسوف بریتانیایی و استاد فلسفه دانشگاه آکسفورد در مورد امکان بومی سازی علوم انسانی به خبرنگار مهر گفت: در ابتدا باید توجه داشت که علوم انسانی در معنای متداول از علم، چندان علم به شمار نمیرود.
وی افزود: در واقع علوم انسانی درصدد کشف و شناخت شرایط بشری است. همچنین این علوم درصدد شناسایی این موضوع است که چگونه افراد سعی میکنند تا شرایط بشری را بفهمند و درک کنند.
اسکروتن تأکید کرد: در واقع علوم انسانی هم ابعاد محلی و هم ابعاد جهانی دارد. در برخی مواقع علوم انسانی توجه و تمرکز خود را معطوف به مسائل جوامع میزبان میکند.
وی یادآور شد: از سوی دیگر این علوم بعد جهانی نیز دارند و در این بعد به مقایسه تطبیقی و قضاوت تطبیقی با سایر حوزهها و سایر تمدنها میپردازند.
مؤلف "فرهنگ اندیشه سیاسی" تصریح کرد: بر این اساس در مطالعه تاریخ، طبیعی است بر تاریخ بومی تأکید کنیم. این موضوع در مورد مطالعه موسیقی، شعر، هنر و معماری نیز صادق است.
وی یادآور شد: در علوم انسانی اصلی که باید مورد توجه و مطالعه قرار گیرد این است که محقق علوم انسانی بتواند دنیای خود را بشناسد و بسازد. از سوی دیگر عالم علوم انسانی باید قادر باشد تا خود را از کلیشهها و الگوهای ثابت برهاند. برخی از این الگوهای تثبیت شده چیزهایی را به او تحمیل میکنند.
این فیلسوف معاصر در ادامه تأکید کرد: همچنین عالم علوم انسانی باید به تاریخ توجه کند و اینکه در پشت هر موضوع علوم انسانی تاریخ و پیشینهای نهفته است. دیدن "حال" در آینه "دیروز" بهترین شیوه و راه برای فهم و درک "حال" و "گذشته" است.
مؤلف "معنای کنسرواتیسم" در پایان تصریح کرد: بر همین اساس است که ما در حال حاضر به آموختن زبانهای مرده رو میآوریم و ادبیات تمدنهای گذشته را مورد بررسی و توجه قرار میدهیم. برای نمونه ما هنوز هم آثار هومر را مطالعه میکنیم. این به خاطر اهمیتی است که تاریخ دارد.
نظر شما